"ذهن کرم خورده"

مى گوید مگر نمیدانى مرگ شقایق را ...بگو
پس زندگى چرا؟ مى گویم مدت هاست دل به
نیلوفرهاى مرداب بسته ام.!!

خندیدم ...

مادربزرگم مى گوید: بى بى اینقدر نخند!خانم دکتر ها نمى خندند !!خنده بى کلاسى مى آورد...لودگى مى آورد مردم که نمى دانند تو به چِ میخندى مى گویند شیرین عقل است .مخش عیب کرده است حتما!راستش من هم نمیدانم به چِ میخندى ...بى بى سنگین باش ...دختره پدرت باش نه یک شیرین عقل .خب بى بى؟!

+وقتى بودن ها کمتر شود حنایش هم برایت کم رنگ مى شود .کم رنگ ،کم رنگ و کم رنگ تر تا جایى که میفهمى حنایى که دم از آن میزد و میزنى تقلبى بوده از همان هایى زود رنگشان میرود  از همان هایى که زود محو میشود .نه؟

نظرات (۱)

بخند جانم 
تو این روزهای کم طاقت و بی حوصله فقط خندیدن دوای درد ماست
پاسخ:
اره واقعا ...مادربزرگ فقد نگران ترشیده شدنه بنده هستن:دى
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی